هزار شب و یکی شخصیترین بخش این وبلاگ است. وقتی شروع کردم به شعرخواندن، دلم میخواست با هم متن بخوانیم و حرف بزنیم، اما چه کسی حوصلهی این کارها را دارد؟ بعد از کمی مدت خودم ماندم و خودم و آن پستها شکل دیگری شدند. باز هم من متن میخواندم، با کیفیت بد، با صدای گرفته، پر اشتباه، با صدای پرندهها و موتورهای کوچه. هزار شب و یکی کمکم میشود آرشیو شبهای دلگرفتگی من، وقتهایی که خستهام، غصهدارم یا این شبهایی که بیمارم. فکر نمیکنم اصلاً کسی بشنودشان، فرقی هم نمیکند، در این پستها به مخاطبی نگاه ندارم. فقط دکمهی ضبط را میزنم و شروع به خواندن شعر میکنم، بیآنکه قبلش مرور کرده باشم. حال من، هرچه که هست، در یکی از این شبها ثبت میشود.
پستها در صفحهی اول وبلاگ نمیآیند، اما تا قبل از اینکه پست جدیدی بگذارم، ستارهشان برای شما روشن میشود. در آرشیو هم زیر دستهی موضوعیشان هستند. فکر کردم خوب است یکبار این را بگویم.