شنبه ۱۱ بهمن ۹۹
همینکه به برادرم گفتم هفتهی پرکاری دارم، این را برایم فرستاد. موهایم را جمع میکنم، عینکم را پاک میکنم. مینشینم پشت میز، مینشینم روی تخت، دراز میشوم روی زمین. کاغذها پخش میشوند، کتابها از کتابخانه بیرون میآیند، باز و بسته میشوند. قمقمهی آب پر و خالی میشود. سررسید ورق میخورد. صفحهکلید حرف میزند. نام من عنصر خودایستاست. کلمه در بند من است.
خ. عنوان از امیلی
خ. تماشا