چیزی برای دیدن نیست، چیزی برای گفتن. کلمات تفاله شدهاند و هرچه پیش چشمانمان بوده صرف کردهایم. چشمهایت را ببند. دستت را به من بده. تنت را به خنکای تاریک شب بسپار. پیشتر بیا. بگذار برایت چیزی زمزمه کنم. خالی از کلمه، خالی از تصویر.
دریافت