جمعه ۱۳ مرداد ۹۶
دوتا شاخه ی اصلیه فقط. یه چندوقتی کنارش نبودم ضعیف شده. یکم که جون بگیره قلمه میزنم.
جاش کنار پنجره س. بعضی شبا میارمش پیش خودم تنها نباشم.
گل و گیاه خیلی توجه و نگهداری میخواد. ببرش یه جایی که گل و گیاه پرورش میدن و چاره ش رو بپرس.
دیوار نیست. یه تخته شاسیه که تکیه دادمش به دیوار و موضوعاتی که باید بهشون فکر کنم رو چسبوندم بهش.
این یادداشتو همون لحظه چسبوندم. پشت یادداشت دیگه ای که خودمو توجیه کرده بودم تبری از جاهل ٬ برائت از خود جهله.
می دونستم خوش خط تر مینوشتم.
آاااخی.
بیا ببر.